مسابقه
ساده لوح كنار ساحل نشسته بود و هي ميگفت:
بارك الله , آفرين .
از او پرسيدند:
چرا اينقدرميگی؟ بارك الله , آفرين!!
من با رفيقم باهم مسابقه نفس گذاشتيم, اون دو ساعته زير آبي هنوزم نفس داره!!!
شهرزاد از کرج
ساده لوح كنار ساحل نشسته بود و هي ميگفت:
بارك الله , آفرين .
از او پرسيدند:
چرا اينقدرميگی؟ بارك الله , آفرين!!
من با رفيقم باهم مسابقه نفس گذاشتيم, اون دو ساعته زير آبي هنوزم نفس داره!!!
شهرزاد از کرج
0 نظرات:
Post a Comment
<< صفحه نخست--خانه