عاشقی
يک روز پسر از مامان می پرسه : مامان . چی شد که عاشق بابا شدی ؟
مامان ميگه: هيچی بابا کور بودم !!
پسر ميگه : کاشکی خدا ليلا رو هم کور می کرد
هادی از مرند
يک روز پسر از مامان می پرسه : مامان . چی شد که عاشق بابا شدی ؟
مامان ميگه: هيچی بابا کور بودم !!
پسر ميگه : کاشکی خدا ليلا رو هم کور می کرد
هادی از مرند
0 نظرات:
Post a Comment
<< صفحه نخست--خانه