Wednesday, June 25, 2003

ترياكي
ترياكي منتظر تاكسي بود و هي ميگفت عيد, عيد, عيد...
راننده اي ماشين رو نگه ميداره و ميگه آقا ما جايي به نام عيد نداريم.
ترياكي ميگه:
اي بابا چقدر اژ آدم حرف ميكشي, منژورم همون سر بهاره ديگه....
مرتضي از تهران